قوانین کاریزما کاریزما، برای همهی ما یک واژهی جذاب است. میگوییم که فلان شخص کاریزما دارد. این مدیر کاریزما ندارد. کاریزما را «جذبه شخصی» ترجمه کردهاند. برخی هم آنرا «جاذبه شخصی» میدانند. به عبارتی کاریزما، الزاماً به معنای این نیست که دیگران از ما بترسند. بلکه آن را به معنای قدرتی تلقی میکنند که نفوذ کلام و رفتار انسانها را بر اطرافیانشان افزایش میدهد. نوشتههای مدیریتی به ما میآموزند که مدیرانی که کاریزما دارند، میتوانند با هزینهی کمتر و سرعت بیشتری خواستههای خود را در محیط کار عملی کنند و کارکنانی که کاریزما دارند، میتوانند ضعف موقعیت سازمانی خود را با این ویژگی تا حدی جبران کرده و سهم بیشتری از تصمیمگیری و قدرت را در جلسات و محیطهای کاری به دست بگیرند.
کتاب The Laws of Charisma یا «قوانین کاریزما» نوشته «کرت مورتنسن» به بررسی نکاتی میپردازد که میتوانند موجب افزایش کاریزمای ما بشوند. این کتاب برای نخستین بار در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و تا امروز به شدت مورد استقبال قرار گرفته است.