
از مجموعه داستانهای جذاب زیبای فاطمه عطابخشیان-بخش از آغاز داستان :امشب شب خيلي خوبي بود مگر ئه ؟
: آره ،خيلي خوش گذشت .به خصوص با حضور دوستانت كه خيلي زحمت كشيدند. دوستت امير كه با صداي قشنگش واقعأ
سنگ تمام گذاشت
-درسته امير دوست خيلي خوبي است با وجود اينكه بر ايش خيلي سخت بود باز به خاطر حرمت رفاقت بين ما حاضر شد
جشن ما را رونق دهد
: چطورمگه؟اتفاقي افتاده؟
- نه ولي...
:

:: برچسبها:
رمان ,
:: بازدید از این مطلب : 102
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0