سرنوشت كونگ فو توآ    KUNG-FU-TO A

سالها بود كه استا د براى رهروان از طبيعت ، روح ، انسانها ، جان ، هستى وآرامش سخن مى گفت و ازاين كه مجبور بود ديوارهاى بلند شهرها و زندگى ماشينى را تحمل كند  رنج فراوان مى برد ، او مى گفت : روح انسان با اين نمايشگاه آهن و دود و آلودگى هوا سازگار نيست و يك روز بى خبر و دور از چشم رهروان  ناپديد  شد و هنوز كسى به درستى نمى داند كه استاد كجاست. ولى در هر كجا  كه باشد ، قدر مسلم ازسرنوشت شوم TO A  مطلع است و مى داند كه رهروان ناآگاه به خاطر منافع مادى چه به روزگار هنرى كه سالها زحمت و انديشه به رايگان در اختيار آنان گذارده بود ، آورده اند .  به خاطر دارم روزى  را كه استاد  گفت : TO A  تفاله اى بود كه ما آن را بيرون ريختيم تا شايد از بهترينها كسى را بيابيم  تا كليد اين راز را به او بسپاريم و امروز TO A  را به شكل بسيار زيبايى كه از تصور رهروان فرصت طلب ديروز خارج است مى توان به تصوير كشيد بسيار برتر از آن كه در اذهان بگنجد .

به اين داستان توجه كنيد !

چئو پانتو  سالها به  تعليم رهروان پرداخت و هزاران شاگرد از دور و نزديك براى آموختن چان( ذن) نزد او مى آمدند ، او شبانه روز به  تعليم مى پرداخت ولى به جزتعدادى محدود بقيه رهروان به  تعاليم او ازديد استفاده هاى مادى مى نگريستند و آن تعاليم بزرگ را فقط در جهت منافع مادى و كسب قدرت به كارمى برند. استاد كه از اين سوء استفاده ها  آگاه  بود ، ازآموختن رموز واسرار اين مكتب به آنها خوددارى مى كرد ولى مردم دست بردار نبودند وهرآن رمز و راز نوينى مى خواستند. چئو پانتو كه چنين ديد ، تعدادى گوسفند خريد و به گوسفند دارى پرداخت و هنگامى كه گوسفندان  مشغول  چرا بود ند ،  براى  آنها  سخنرانى  مى كرد و  خود  را  استاد گوسفندان مى خواند  ، شاگردان به خيال اين  كه استاد ديوانه شده از گردش پراكنده شدند و به دنبال روال عادى زندگى  خويش  رفتند و عده اى  نيز بر ديوانگى استاد صحه گذاشتند و گروه اندكى در ميان گوسفندان به شنيدن سخنان استاد مى پرداختند ، اين گروه آخر پس از اندك زمانى همچون استاد خود سخنور خوبى گشته بودند ....

(  مدارج تكنيك كونگ فو توآ)

اولين شالبند كونگ فو توآ. شال سفيد به نشانه آمادگي و ورود به خويشتن خويش است.

دومين شالبند كونگ فوتوآ. شال سبز به نشانه روئيدن درفضاي فيزيك بدن.

سومين شالبنند كونگ فوتوآ. شال قهوه ايست به نشانه سوختن در وراء نيروهاي فيزيكي و روياروئي درميدانهاي مبارزه

چهارمين شالبند كونگ فوتوآ. شال مشكي است به نشانه عبور از مرز تاريكيها  و رسيدن  به  نور وشناخت دقيق كونگ فووابداع تكنيك مي باشد.

پنجمين شالبند كونگ فوتوآ. شال قرمز به نشانه  شناخت اسرار تن وروان و علوم  هندسي و رياضيات و فيزيك و روانشناسي جهان پزشكي وطب سوزني وچان (ذن ) مي باشد.

ششمين شال – شالبند سرخ خط سفيد است كه در حقيقت نشانه پير معبد است.

هفتمين شال – شالبند زرد است كه اين  شال  براي  تنبيه  شاگردان خطا کار  بكارگرفته ميشود  وكسي كه در معابد شا ل زرد بركمرداردهمه اورا مي شناسند چون مي دانند از طرف استاد  بدليل خطاي  بزرگي كه از او سرزده تنبيه شده است .

معاني ومفهوم شالبند سبزخط سفيد

شالبند خط سفيديعني  شاگرد به اصول فني (فيزيكي ) حركات آشنائي دارد ومراحل كامل مبارزه را نياموخته،شالبند خط  سفيد ارتباط مستقيم با درجات نصب شده روي لباس دارد، بطور مثال هفت خط براي  شالبند سبزدرنظر گرفته شده كه اگر شاگرد مراحل مبارزه هر خط را آموخته  باشد خط  قرمز وسط خط  قبلي را پرميكند. بعد ازاينكه كليه هفت خط قرمز شد خط سفيد روي شالبندن برداشته ميشود وسبز كامل جاي آنرا ميگيرد. مثلا آخرين مبارزه  شالبند سبز مبارزه شاگرد با هفت نفرازهم رديفان مي باشداشتباها بعضي ازرهروان  تصور ميكنند  كه در اين مبارزه بايد بدن تحمل ضربات  اين هفت نفررا داشته باشد درحاليكه شخصيكه  در وسط قرار گرفته با  درايت و تيزهوشي بايد  بتواند در مقابل حملات هفت مهاجم   تكنيك و  تاكنيك مناسب را اتخاذ و كمترين  صدمه  فيزيكي را داشته  باشد اين مبارزه با اجراي هفت تكنيك كاري به تشخيص استاد  متوقف ميشود.لازم به تذكراست كه در اين مبارزه بغير از كاپ(محافظ بیضه) هيچيك از افراد حق استفاده از سپر وكلاه ودستكش را ندارند.